۱۳۸۸ آذر ۳, سه‌شنبه

رفت حاجی به طواف حرم و باز آمد
ما به قربان تو رفتیم و همان جا ماندیم

۱۳۸۸ آذر ۱, یکشنبه


یکی بر سر شاخ بن می برید....

استقبال با شکوه دیگری از رئیس جمهور منتخب شورای نگهبان،این بار توسط مردم حماسه ساز تبریز



عکس از استادیوم باغ شمال تبریز در سفر احمدی نژاد به این شهر (خرداد ۸۸)




استادیوم باغ شمال تبریز در سفر احمدی نژاد به این شهر(آبان ۸۸)

به گفته شاهدان عینی از همین تعداد حاضرین عده ی زیادی را دانش آموزان دبیرستان ها و کارمندان دولتی تشکیل می داده اند که اکثریت آنها در حین سخنرانی احمدی نژاد استادیوم را گروه گروه ترک می کرده اند.

۱۳۸۸ آبان ۲۱, پنجشنبه

ما جنگلیم و سبـز

در پیش پـای فتنه گــران فتنه میشویـم
هستیم و در خزان شما سبز میشویم
صــد ضــربه گـــر بخوریــم از چماقتــان
با ضـربه های چماق شـما زنده میشویم
من یـک نفر نـی ام، ما جنگلیم و سبـز
هیزم به جان شمـا نه، قـلم کـه میشویم
در بنــد میشویم و به خـون غسـل میکنیم
مـا روبروی تفنگ شـما سنگ میشویم
در دشت سبز وطن علـف هـرزه اید خائنان
ما پیچکیم و آفت علف هـرزه میشویم
این حرف در به در ترین شاعر رهایی است
ما در مقابل خشم شما لبخند میشویم

خاطراتی تازه در خیابانهای ما

تاریخ معاصر ما دارد یادروزهای تازه ای پیدا می کند. نقاط عطف تاریخی دیگری را شاهدیم. نامگذاری زمانها و مکانها دارد رنگ دیگری به خود می گیرد. نشانی دادنهای زمانی و مکانی ما شکل دیگری شده است.

روز انتخابات، انتخاباتی که انتصابات بود. کودتا بود. روز کودتا، شامگاه کودتا، راهپیمایی بیست و پنج خرداد، از انقلاب تا آزادی، خیابان شانزده آذر، پارک لاله، الله اکبرهای شبانه، ونک، نماز جمعه هاشمی رفسنجانی، بهشت زهرا، روز قدس، سیزده آبان سبز،...
انگار تاریخ را داریم از نو می نویسیم.
روزی که زیاد هم دور نیست، همین نامهای زمانی و مکانی بر پیشانی میدانها و خیابانهای شهرهایمان خواهد نشست.
یا حسین، میرحسین.


۱۳۸۸ آبان ۱۷, یکشنبه

شعری از سید مهدی موسوی

ناگهان زنگ می زند تلفن، ناگهان وقت رفتنت باشد...
مرد هم گریه می کند وقتی سر ِ من روی دامنت باشد
بکشی دست روی تنهاییش، بکشد دست از تو و دنیات
واقعا عاشق خودش باشی، واقعا عاشق تنت باشد
روبرویت گلوله و باتوم، پشت سر خنجر رفیقانت
توی دنیای دوست داشتنی!! بهترین دوست، دشمنت باشد
دل به آبی آسمان بدهی، به همه عشق را نشان بدهی
بعد، در راه دوست جان بدهی... دوستت عاشق زنت باشد!
چمدانی نشسته بر دوشت، زخم هایی به قلب مغلوبت
پرتگاهی به نام آزادی مقصد ِ راه آهنت باشد
عشق، مکثی ست قبل بیداری... انتخابی میان جبر و جبر
جام سم توی دست لرزانت، تیغ هم روی گردنت باشد
خسته از «انقلاب» و «آزادی»، فندکی درمیاوری... شاید
هجده «تیر» بی سرانجامی، توی سیگار «بهمنت» باشد



۱۳۸۸ آبان ۱۶, شنبه

نحسي 13 دامنشان را گرفت

همه روشهاي تهديد را به كار گرفتند: سپاه بيانيه تهديد آميز داد. دادستاني هشدار داد. سردار رادان تهديد كرد. ناجا از زبان چهره هاي مختلفش انذار داد. پيامكهاي تهديدآميز به موبايلهاي مردم فرستادند و...
همه روشهاي تقلب را به كار گرفتند: با ايلميلهاي جعلي از طرف موج سبز، مسيرهاي پراكنده و بي ربطي را براي راهپيمايي اعلام كردند. تشكل تقلبي و جعلي "موج سبز علوي" را راه انداختند. خود به سبزپوشي رو آوردند و...
محدوديت هاي مختلف ايجاد كردند: بستن روزنامه ها و فيلتر كردن سايتها و پارازيت انداختن روي ماهواره ها را كه ادامه دادند. بسياري از فعالان سياسي و دانشجويي را در آستانه اين روز بازداشت كردند. تلفنهاي همراه را در مناطق تجمع قطع كردند. ايستگاههاي مترو را در مناطق نزديك به تجمع بدون توقف اعلام كردند و...
با تجربه هاي قبلي كاركشته شده بودند: اين بار از ساعتها قبل بيشتر از هميشه نيرو آورده بودند. لباس شخصي هايشان آموزش ديده بودند. درون سبزها نفوذ مي كردند تا از درون تجمعات را متلاشي كنند. با نيروي زياد اجازه جمع شدن سبزها و نزديك شدن آنها به خيابان طالقاني و مقابل سفارت سابق آمريكا را نمي دادند و...
خوشحال بودند: خاطر جمع بودند كه سيزده آبان روز فعال ادارات است و مثل روز قدس نيست كه تعطيل باشد و بنابراين به خود دلداري مي دادند كه...
نتيجه؟
مردم نشان دادند كه پس از گذشت چهار ماه ذره اي از خواسته هاي خود كوتاه نيامده اند. چه سيزده نحسي شد براي كودتاچيان.

۱۳۸۸ آبان ۱۱, دوشنبه

از رأی دزدی تا رنگ دزدی

"جنبش سبز علوی اعلام موجودیت کرد"
این جمله امروز بر صفحه اول روزنامه کیهان حک شد و بسیاری از خبرگزاری ها و رسانه های اصولگرا نیز با حمایت از اعلام موجودیت این جنبش، خواستار پیوستن مردم به آن شده اند. این جنبش از مردم خواسته است تا در مناسبتهای پیش رو از نمادهای سبز استفاده کنند!
جالب است. یک روز پرچم ما را دزدیدند، یک روز رأیمان را به سبد خود ریختند، یک روز خواستند الله اکبرهایمان را به سود خود مصادره کنند، یک روز... و حالا رنگ سبز و جنبش سبزمان را می خواهند تصاحب کنند.
چه بیچاره و مفلوک شده اند در برابر موج سبز ملت ایران که پس از چند ماه تهدید و بگیر و ببند و انواع رجزخوانی ها، نمی توانند نادیده اش بگیرند و تصمیم به تعویض صورت مسأله و تحریف جریان گرفته اند.
چه ساده به حقیر بودن خود اعتراف کرده اند با چنین تجویزی!
دوستی می گفت: اگر بالیوود توانست با هالیوود رقابت کند و جای آن را بگیرد، جنبش جعلی اینها هم خواهد توانست جنبش اصیل ما را به حاشیه براند.
ما ضمن استقبال از این اعلام موجودیت، به راه خود ادامه می دهیم و خیالمان آسوده است که هزینه حضور در خیابان با نمادهای سبز از این به بعد کاهش می یابد و فقط نگران هستیم که دوستان کودتاچی از این به بعد چطور می خواهند به برخورد با سبزها و تجمعاتشان بپردازند و چطور میان سبزها تفکیک قایل خواهند شد؟!
چقدر کار خودشان را سخت کردند!!

۱۳۸۸ آبان ۱۰, یکشنبه

آزادی نزدیک به مطلق یعنی این!!


معاون مطبوعاتی وزیر ارشاد دولت بعد از نهم (که این روزها خبر می رسد قرار است جای خود را به یار عزیز احمدی نژاد و مبدع افسانه بودن هلوکاست یعنی "محمد علی رامین" بسپارد) در نامه ای به همه مطبوعات و خبرگزاری ها دستور داده که از پوشش اخبار مربوط به 13 آبان خودداری کنند.
ملکیان نوشته است: "... برخی جریان های سیاسی داخلی نیز در ادامه مسائل پس از انتخابات ریاست جمهوری قصد بهره برداری سیاسی و برهم زدن آرامش جامعه را دارند، پیرو مکاتبات قبلی و با تأکید بر اینکه موضوع انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری با توجه به تأیید مراجع رسمی و قانونی خاتمه یافته است خواهشمند است از درج هرگونه خبر، عکس و مطلبی که موجب ایجاد تنش در جامعه و برهم زننده نظم عمومی است جداً خودداری به عمل آید."


۱۳۸۸ آبان ۹, شنبه

استقبال با شکوه!!



استقبال پرشور!!



احمدی نژاد سعی کرد بیشترین سوء استفاده را از حضور زائران امام هشتم (ع) داشته باشد و جمعیت را به نام خود ثبت کند. با این حال تصاویر گویای ماجرا هستند.
تقریباً یک سوم صحن جامع رضوی مفروش شده است که روی بخشی از آن، جمعیتی تقریبا هزار نفره قرار گرفته اند تا به سخنان وی گوش دهند. و جالب آنکه همزمان جمعیتی که در صحن انقلاب قرار دارند بیش از آنها هستند.
تبلیغات گسترده، آوردن دانش آموزان به صورت گروهی، قرار دادن جایگاههای دریافت نامه به رییس جمهور و ... نتیجه اش شده همین تعداد!!


۱۳۸۸ آبان ۷, پنجشنبه

دخیل


کوچه پس كوچه مِشَد بوی امام رضا مِدِه
دیدن گلدسته هاش دلِ آدمِ جلا مِدِه
هر كی كه غصه دِرَه یا گِرِهِی تو كارشَه
مِرَه تُو صحنِ آقا حال و هواش صفا مده
بعضیا بالایِِ سر، سر رویِ سنگا مِزارَن
اشكاشان كه میچیكَه هر چی مِخَن آقا مده
صبح زود سر كوچه ها هر كی كه از خَنه میَه
دس به سینش مِزرَه سلامی به آقا مده
خیلیا مِگَن شما كمتر حرم سر مِزِنِن
آقامان مهربونه سهم ما ره سیوا مده 
ما كه از بچّیگی مان هَمَش آمَدِم حرم
وقت مردن مِدِنِم جوابیَِم به ما مده

سوء استفاده دولت کودتا از زائران امام رضا(ع)

مشهد این چند روزه خیلی شلوغ است. خیل مشتاقان حضرت رضا (ع) از اقصی نقاط ایران و جهان خود را به هر وسیله ممکن به مشهد رسانده اند. جمعیت میلیونی زائران آن حضرت امسال گروهی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی را هم در کنار خود می بینند. چنان که در خبرها آمده است، بیش از صد و هشتاد نماینده با خانواده هایشان به مشهد رفته اند تا در مراسم اعلام این شهر به عنوان پایتخت معنوی حاضر باشند. پروازهایی فوق العاده نیز برای سفر به مشهد در نظر گرفته شده است. این وسط دولت کودتا نیز که چند ماهی است به دلیل ترس از واکنش مردم، سفرهای استانی را تعطیل کرده بود، فرصت را غنیمت دانست تا شلوغی طبیعی مشهدالرضا را استقبال از خود جا بزند!
احمدی نژاد که هفته پیش در پاسخ به دعوت استاندار خراسان گفته بود "نائب الزیاره باشید" و در واقع قصدی برای سفر به این شهر نداشت، فهمید که فرصتی بهتر از این گیر نمی آید و باید برای طبیعی نشان دادن اوضاع به این سفر برود که در انبوه میلیونی زائران بالاخره چند هزار نفری طرفدار خواهد داشت!
امروز رسانه میلی و خبرگزاری های دولتی خبر از استقبال پرشکوه خودجوش مردمی دادند. (معلوم نیست در این استقبالهای خودجوش چرا همه پوسترهایی مشابه در دست دارند و آن بلندگوهایی که مردم را به شعار دادن دعوت می کند از کجا می آیند!)
نکته جالب آنکه آیت الله واعظ طبسی به عنوان نماینده ولی فقیه در خراسان، این بار هم به استقبال احمدی نژاد نرفت!


۱۳۸۸ آبان ۵, سه‌شنبه

دانش آموزها هم بعله!

دولت كودتا حسابي از تنشهاي دانشگاهي شاكي است. هر چهره شاخص حامي كودتا كه در دانشگاهها حضور مي يابد با "هو كردن" و اعتراض دانشجوها روبرو مي شود. (بعد از حداد عادل و جواد لاريجاني، حميد رسايي اين روزها حالش جا مي آيد). رييس دولت كودتا هم كه جرأت حضور در دانشگاه را نيافته و فقط برخي استادان همسو را به حضور طلبيده است. نه تنها دانشگاههاي دولتي كه دانشگاههاي آزاد هم محل بروز انواع اعتراضها شده اند.
حالا دانش آموزان هم وارد ماجرا شده اند. چند روز قبل در مدرسه راهنمايي امام رضا (ع) در مشهد (وابسته به آستان قدس رضوی)، در انتخابات شوراي دانش آموزي، اكثريت دانش آموزان به جاي اينكه نام دوستان و هم شاگردي هاي خود را روي برگه هاي رأي بنويسند، نام «ميرحسين موسوي» را نوشته اند!
نوجوان هاي ايراني در مدارس ايراني كه تحت فشار انواع شستشوهاي ذهني و مغزي قرار دارند، آنقدر از خود بلوغ نشان داده اند كه حاكميت از اين به بعد بايد از آنها هم بترسد.

غايب بزرگ

جشنواره و نمايشگاه مطبوعات امسال به يادماندني شد. به جاي "جشنواره" مي بايست نام "سوگواره" بر آن مي گذاشتند چرا كه بزرگان روزنامه نگاري همزمان با اين جشنواره يا گوشه زندان بودند و يا در تبعيد. پناهگاهشان كه همان انجمن صنفي باشد پلمپ شده بود و توقيف و بسته شدن روزنامه هاي مستقل و منتقد هم كه براي ما عادي شده است.
از طرفي به جاي نمايشگاه قلم و رسانه، شاهد نمايشگاه توهين و تهديد و چاقوكشي بوديم. كساني كه بايد به سلاح قلم مزين باشند در غرفه هاي بزرگ و شاهانه شان با يكه تازي، چاقو در دست گرفته و با هتاكي از بازديدكنندگان استقبال مي كردند.
اخبار هم كه مدام قلب مي شد. استقبال مردمي از شيخ اصلاحات را "بيرون كردن كروبي توسط مردم" تيتر زدند. سبز شدن غرفه كيهان از سوي جوانان را "حمله به غرفه كيهان تكذيب شد" نوشتند. حضور منتقدان به كودتاي دولتي را "فرصت طلبي منافقان اغتشاشگر" لقب دادند. دليل لغو بازديد مردم در روز نخست را كه از ترس تجمع سبزها بود، "آماده نبودن غرفه ها" اعلام كردند و...
اما نكته جالب، ترس احمدي نژاد از حضور در اين نمايشگاه بود. او كه مطابق با رسم همه سالهاي قبل بايد در اين نمايشگاه حاضر مي شد، بي ذكر هيچ دليلي قدم به مصلي نگذاشت. آن هم در حاليكه اكثريت مطلق مطبوعات و خبرگزاري هاي حاضر در نمايشگاه دوستان و اقربايش بودند و حتي به سايت شكايت از رقيب انتخاباتيش هم غرفه داده بودند!

۱۳۸۸ آبان ۴, دوشنبه

بازي رسانه اي رسايي

حمید رسایی كه پس از رياست ستاد تبليغات احمدي نژاد در سال 84 در قم، حالا بر كرسي نمايندگي مجلس تكيه زده است، عين آدمهاي حقيري كه از هتاكي به ديگران براي خود اسم و رسمي جور مي كنند، هر چند وقت يك بار الم شنگه اي برپا مي كند و حتي داد اصولگراياني را كه به دنبال آرام كردن فضا هستند در مي آورد.
رسايي اين روزها مدام از تنظیم شكایت 100 نماینده علیه موسوی و كروبی سخن مي گويد و ديروز هم تأكيد كرد كه اين امضاها در حال افزايش است و جالب آنكه هيچ جا اسم اين صد نفر را اعلام نمي كنند و نمايندگان نيز در برابر پرسشهاي خبرنگاران اظهار بي اطلاعي مي كنند.
در واقع به جز چند بلندگوي پر سروصداي حاميان احمدي نژاد در مجلس (مثل همين رسايي و رهبر و كوچك زاده و...) كسي با اين قافله همراهي ندارد.
اين جماعت كه انتخابات هيأت رييسه مجلس و موضع گيري هاي فراكسيونها در مجلس نشان مي دهد كمتر از 30 نفرند، با خود بزرگ بيني و جنجال آفريني به دنبال استتار ضعفها و حقارتهاي خود هستند
امروز هم كه جعفری‌دولت‌آبادی (دادستان تهران) گفته است: شكایتی علیه موسوی و كروبی دریافت نكرده ايم.
هرچند ما از دادگاهي شدن موسوي و كروبي استقبال مي كنيم و با اين اتفاق، كودتاچيان نهايت خودكامگي و قلدرمآبي خود را نشان خواهند داد و فرصت خوبي براي مشخص شدن چهره واقعي به ظاهر اصولگرايان در عرصه داخلي و خارجي به دست خواهد آمد اما معلوم نيست اين آقايان دنبال چه هستند و چرا چنين بهانه خوبي را به ما مي دهند و چرا نمي خواهند آنچنان كه مصلحتشان ايجاب مي كند كشور را در آرامش نشان دهند؟
چه فرمايش نابي داشت امام معصوم(ع) كه خدايا سپاس كه دشمنان ما را در زمره احمق ها قرار دادي.

۱۳۸۸ آبان ۳, یکشنبه

بيچاره او...

او كه هنوز از افشاي مذاكرات پنهاني اش در دهه اي پيش از اين با نيك براون انگليسي و از دست دادن كرسي وزارت خارجه شاكي است، امروز فرصت پيدا كرده و براي اينكه از دو برادر منصب دارش عقب نيفتد، مدام با فحش دادن به اصلاحات و موسوي و موج سبز مي خواهد اسم و رسمي پيدا كند و بگويد كه من هنوز هستم. فراموشم نكنيد. محمدجواد لاريجاني را مي گويم. چند روز قبل موسوي را با رجوي قياس كرده بود و در نطق اخيرش موسوي را خارج شده بر امام عادل دانسته است! بچه هاي شريف خوب حالش را گرفتند با اون "هو" كردن به ياد ماندني.
او كه دعوايش با دانشگاه آزاد سوژه هميشگي رسانه هاي توپخانه است، چند وقتي بود كه كسي كاري به كارش نداشت و لازم بود تا دوباره خودي بنماياند. بعد از آن سفر خفت بار به آلمان به عنوان مسوول غرفه جمهوري اسلامي ايران در نمايشگاه كتاب فرانكفورت كه با حضور سبزها برايش ذلت بار شد و كار به دعوا كشيد و ورودش به آلمان از اين پس ممنوع، حالا لنگه كفش پرتاب كردن از سوي خبرنگار فارس به شيخ اصلاحات را نشانه حركت رو به جلوي مردم ايران دانسته است! سليمي نمين را مي گويم.
او كه هميشه به ابزارهاي مذهبي آويخته بوده و با دين فروشي كوس دين دوستي مي زده و شعار ميداده كه ديانت ما به سياستمان وصل است، حالا مستأصل شده و كارش به جايي رسيده كه روز قدس و سيزده آبان برايش عذاب شده است و نه تنها از اين روزها مي هراسد كه دعاي كميل را هم تحمل نمي كند. چهره مذهبي حكومت كودتا را مي گويم كه در زننده ترين و غير منطقي ترين شيوه به جلسه دعاي كميل خانواده هاي اسراي جنبش سبز ريخت و جمعي را به گناه شكايت به نزد خدا بردن بازداشت كرد.
او كه به دروغگويي عادت داشت، امروز در گفتن دروغهاي هميشگي هم سردرگم است. سفرهاي استاني كه به مصيبتي برايش بدل شده كه نمي داند چگونه ادامه اش دهد تا كمتر از مردم دشنام بشنود. يك روز مي گويد سفرها بيشتر فرهنگي خواهد بود و روز ديگر مي گويد ان شاا.. ادامه خواهد داشت. هفته هاي قبل از انتخابات با شتاب به اين طرف و آن طرف مي رفت و حالا تنها به مشهد رفته است و يك بار هم به شيراز، آن هم با بگير و ببند و اسكورت آنچناني. چه مي گويم؟ كسي كه در پايتخت براي رفتن به مجلس هم متوسل به حكومت نظامي و هلي كوپتر مي شود، حال و روزش معلوم است. محمود احمدي نژاد را مي گويم. همان كسي كه به جاي رفتن به دانشگاهها، از آغاز سال تحصيلي تا حالا فقط چند بار برخي استادان معتمد را به نهاد رياست جمهوري مهمان كرده است و سيماي ميلي خبر از ديدارش با جمعي از دانشگاهيان را عرضه داشته!
دوستي مشهدي داريم كه مي گفت محمود شانس آورده كه مشهد ما هميشه پر از زوار است و حرم رضوي هميشه شلوغ است و او مي تواند زائران بارگاه رضوي را به عنوان استقبال كنندگان از خود جا بزند. احتمالاً آخر اين هفته به بهانه ولادت امام رضا(ع) باز هم عازم مشهد خواهد شد تا خلاء سفرهاي استاني را جبران كند!

۱۳۸۸ آبان ۲, شنبه

رو به جلو

به تعبیر سلیمی نمین، پرتاب کفش به کروبی در نمایشگاه مطبوعات نشانه رشد جامعه و حرکت رو به جلوی آن است.
با این تعریف، جایی که می روید مواظب باشید با جمعیت رشد یافته (همان جهش یافته) مواجه نشوید. زیرا ممکن است این رشد ابعاد بزرگتری چون پرتاب پوتین، چکمه، صندلی، میز، ماشین، انسان و... به خود بگیرد. به هر حال ما که قرار نیست دایم در جا بزنیم و فقط کفش پرتاب کنیم! اصلا خاصیت ایرانی پویایی است. امروز هم که به حول و قوه الهی در جهان ابر قدرت هستیم و مراحل پرتاب انرژی تخمی و اورانیم به سوی جهان را پشت سر می گذرانیم و بناست اول آن را به روسیه سپس فرانسه یا هر جای دیگر پرتاب کنیم. تا کور شود هر آن (اَن هم می توان خواهد) کس که نتواند دید.


۱۳۸۸ آبان ۱, جمعه

سفرهای استانی گالیور


روزی احمدی نژاد (گالیور سابق) که در سفرهای استانی بود، سوار بر هلی کوپتر به همراه ثمره هاشمی بر فراز جزیره ای ناشناخته پرواز می کردند. ناگهان هلی کوپتر دچار نقص فنی شد و چرخ بالش آتش گرفت. ثمره هاشمی گفت : من می دونم! ما سقوط می کنیم. من می دونم!
احمدی نژاد گفت: سق سیاه! رسیدیم می دمت دست کلهر تا موهاتو قشنگ کنه. به حول و قوه الهی فرود می آییم.
و مانند همه پیشگوییهای وی، چنین شد. هلی کوپتر در رودخانه افتاد و احمدی و ثمره خود را با شنا به جزیره متروکه رساندند و از هوش رفتند ودر خواب دیدند که انرژی هسته ای حق مسلم ماست.
وقتی احمدی نژاد به هوش آمد متوجه شد که توان حرکت ندارد. ناگهان زمزمه ای شنید. چند آدم کوچولو بر سینه اش ایستاده و او را با طناب به زمین بسته بودند. خبری از ثمره هاشمی نبود. بعداً کاشف به عمل آمد که آدم کوچولوها به علت نچسبی و خاصیت تفلون گونگی اش و از همه مهمتر کوتوله سیاسی بودن و اینکه بیم آن می رفت بخواهد رئیس جمهور آینده لی لی پوت شود، او را دوباره به رودخانه انداخته بودند و یک نهنگ او را بلعیده بود. بعداً فارس خبر داد که وی آنجا با پینوکیو و پدر ژپتو و مدودف دیدار و مذاکره کرده است. (این خبر به فاصله چند دقیقه از پرتال حقیقت گوی فارس حذف و در زباله دان تاریخ معدوم شد، به همین علت از لینک دادن به آن معذوریم). ثمره هاشمی این خبر را تکذیب کرده است. اما مشایی که نخواست نامش فاش شود گفته است: نمی خوام فلسفی صحبت کنم همینطوری ذوقی می گم آره جون عمه ات!
القصه! رئیس جمهور آدم کوچولوها که با شبهه تقلب در انتخابات انتصابات شده است رو به دستیار ارشدش و در حالی که بر سینه احمدی ایستاده بود، به زبانی غریب گفت: این ماموته! ماموت!
دستیار ارشد گفت: وااای! بریم تو صف شیر سبد بذاریم.
احمدی نیشش باز شد. گفت: اینجا کجاست که اینقدر با صفاست؟ رئیس جمهور آدم کوچولوها جواب داد: لی لی پوت در حوالی بجنورد از توابع خراسان شمالی.
احمدی بیشتر نیشش باز شد: پس شما رای های خاموش من هستید؟
رئیس جمهور آدم کوچولوها که لی لی پوتی را با لهجه خراسانی صحبت می کرد گفت: نِخَند لِبات مِتِرکه!
احمدی که تو ذوقش خورده بود: منو آزاد کنید. من از شمام. از من کوتوله تر آخه دیده بودین؟
رئیس جمهور آدم کوچولوها دستور داد احمدی را باز کنند چون الحق این یک بار راست گفته بود. یک بطری آوردند و احمدی را داخل بطری انداختند و رویش نوشتند: s.o.s ای نامه که می روی به سویش، از جانب من ببوس رویش. و بطری را به آب انداختند.
احمدی که از سفرهای استانی به استان لی لی پوت در خراسان شمالی بازگشت، آن را سازنده توصیف و انرژی تخمی (در گویش لی لی پوتی بجای هسته از تخم استفاده می شود و احمدی آن را مناسب تر تشخیص داده است) را حق مسلم ماست دانست.
برای اطلاعات بیشتر به این لینک مراجعه کنید.

زورمند در برابر چه کسی؟

اتفاق رخ داده در منطقه سرباز سیستان و بلوچستان و کشته شدن تعداد زیادی از سران سپاه نشان داد که سپاه پاسداران برخلاف ادعاها و گزافه گویی هایی که گاهی از سوی برخی درباره توان اطلاعاتی و نظامی این نهاد عنوان می شود، اتفاقا در برابر تنشهای شدید و موضع گیریهای سخت گروه های معاند بسیار ضربه پذیر و کم توان است. سپاه پاسداران مدتهاست تنها با مردم دست خالی و کسانی که جز زبان و قلم سلاح دیگری نداشته اند در ستیز بوده و با توسل به نیروی سرکوب و قدرت نظامی، توانسته آنها را سرکوب کند و از آنان که به راستی قصد براندازی و جنگ سخت دارند غافل مانده است.
این نیروی سرکوب عظیم که زورش تنها به شهروندان و مردم بی دفاع می رسد حتی توان حفاظت از سران خود را هم ندارد و معلوم نیست با تنگ تر شدن عرصه چه ممکن است به سرش بیاید.
اینجاست که معنی این شعار زیبای مردم بهتر درک می شود که "بسیجی واقعی همت بود و باکری". کسانی که با کمترین امکانات به جنگ غول بی شاخ و دم رژیم بعث عراق رفتند نه اینانی که با پول نفت پروار شده اند و دست تعدی شان به مردم بی دفاع دراز است.

۱۳۸۸ مهر ۲۹, چهارشنبه

در استقبال از 13 آبان



خبرهای نغز، گفته های طنز

-پرویز سروری (سخنگوی کمیته شورای عالی امنیت ملی در پیگیری حوادث پس از انتخابات) از آزاد شدن اکثر متهمان وقایع بازداشتگاه کهریزک خبر داد. وی همچنین گفت: "اگر موضوع خاصی باشد که اطلاع رسانی آن صلاح باشد به اطلاع مردم خواهد رسید".
وی نگفت که چرا این متهمان باید آزاد شوند و در مقابل، باید دادگاههای نمایشی سران اصلاحات که چند ماه در بازداشتند با وضعی آنچنانی از سیما پخش شود.

-احمدی مقدم (فرمانده ناجا) گفت: "در برخی از برخوردها در حوادث می بیبینم که مأموری برادر بسیار خوبی است، اما تند شده و زده شیشه یک خودرو را هم شکسته، حال می‌خواهیم تنیهش کنیم‌، دلمان نمی‌آید‌، چرا که مأمور فحش خورده‌، سنگ خورده‌، عرق ریخته و حالا کاری هم کرده‌."
-حمید رسایی (نماینده مجلس هشتم) بدون نام بردن از حتی یک نماینده، از شکایت 100 نماینده مجلس از میرحسین موسوی خبر داد. وی ضمن مقایسه موسوی با مسعود رجوی گفت: هرکس در مقابل اهداف انقلاب اسلامی بایستد و شعارهایش با شعور دشمنان همراه باشد و نه اراده و شعور ملت، باید حذف شود.
-حامد کرزای به نظر کمیسیون برگزاری انتخابات افغانستان احترام گذاشت و با پذیرش وقوع تقلب در انتخابات، آماده برگزاری رقابتی مجدد میان خود و رقیبش عبدالله شد.
جالب اینجاست که پیش از تأیید نتیجه انتخابات افغانستان، محمود احمدی نژاد نخستین کسی بود که به کرزای تبریک گفته بود و جالبتر اینکه اصولگرایان ایران در برابر این پذیرش دموکراسی در میان افغانها سردرگم شده و روزنامه "وطن امروز" بی اشاره به تبریکات دوطرفه احمدی نژاد و کرزای تیتر زد: "شکست کاندیدای غرب"
-مهدی زارع (معاون پژوهشکده زلزله) با اشاره به زلزله اخیر تهران گفت: زلزله 4 ریشتری که ارزش بررسی ندارد.
-در نمایشگاه مطبوعات که این روزها در مصلی تهران برپاست، در نبود مطبوعات آزاد و مستقل، غرفه ای به "جنبش مردمی ایران علیه قانون­گریزی" اختصاص یافته است تا بازدیدکنندگان با ثبت نام در سایت "موج قانون" به جمع شکایت کنندگان از میرحسین موسوی بپیوندند.

۱۳۸۸ مهر ۲۸, سه‌شنبه

گفتيم كه مو لاي درز آمار ما نمي رود

آمارهاي متناقض و كذايي در دولت نهم و دولت بعد از آن اصلاً چيز عجيب و غريبي نيست ولي در يك روز و در يك زمينه آن هم در خبرگزاري رسمي دولت از زبان رييس و وزيرش؟!!
چنانكه مي بينيد، احمدي نژاد خوش بينانه پيش بيني كرده است كه تا چهار سال ديگر صادرات غيرنفتي به 50 ميليارد دلار برسد و وزير صنايعش براي همين امسال پيش بيني 70 ميليارد دلاري كرده است!!

مرگ خوبه اما برای همسایه

آقای صفار هرندی پرتاب کفش از سوی دانشجویان معترض را "رفتار غیر مدنی" خوانده اند. گویا ایشان فراموش کرده اند که سال قبل چه تمجید و تحسینی نثار منتظر الزیدی می شد که در رفتاری تاریخی و احتمالاً مدنی، لنگه کفش به بوش پرتاب کرده بود!

خدايا! خودت به بچه هاي ايران رحم كن!

انديشه‌هاي دکتر احمدي‌نژاد در حوزه‌ تعليم و تربيت بازخواني و استخراج مي شود.
معاون پژوهشي وزير آموزش و پرورش بر بازخواني و استخراج انديشه‌هاي دکتر محمود احمدي‌نژاد رييس جمهوري در حوزه تعليم و تربيت تاکيد کرد.
وي افزود: رييس جمهور براي آموزش و پرورش، علاوه بر نقش‌آفريني در تربيت انسان‌هاي فرهيخته و متعالي، وظيفه و رسالت جهاني نيز قايل بوده و بر اين اعتقاد دارد.
محمديان ادامه داد: به عنوان مثال رييس جمهور اسلامي ايران در طول پنج نشست ساليانه سازمان ملل نطق‌هايي را ايراد کرد که فراتر از گفتگوهاي متعارف و اظهار نظرهاي سياستمداران رسمي است.
به گفته وي، اين مطالب همان‌طور که مي‌تواند نشان از ارايه يک دکترين سياسي متعالي باشد، در حقيقت يک طرح‌ از نظام تربيتي براي جهان معاصر است که بايد انسان‌هاي شايسته و صالح، اداره آن را به عهده بگيرند.
وي، معلمان و مربيان، بويژه صاحب‌نظران تربيتي را براي تامل بيشتر در محتواي اين سخنراني‌ها و دقت و تعمق در نامه‌هاي ارسالي براي برخي سران کشورها فراخواند.(+)

خبرگزاري رسمي كشور = دست بزن نظام

همه اهل خبر و رسانه معترفند كه خبرگزاري جمهوري اسلامي ايران (ايرنا) به لطف مهارت و حرفه اي‌گري(!) متوليان اين رسانه به "بولتن روابط عمومي دولت" تبديل شده است.
مجيزگويي نسبت به هرچه از دولت و دولتي‌ها سر مي زند و فحاشي و ناسزاگويي نسبت به هرچه از جانب منتقدان دولت صادر مي‌شود، به الگوي ثابت عملكرد اين رسانه تبديل شده است.
ايرنا با بودجه 22 میلیارد و 500 میلیون تومانی، پرهزینه‌ترین آژانس خبری ایران است كه مجموع بودجه چهار خبرگزاری اصلی دیگر كشور شامل ایسنا، مهر، ایلنا و فارس حدود یك سوم بودجه آن برآورد شده است.(+)
تنها فايده اين همه هزينه، كم كردن اثرگذاري اين خبرگزاري و تبديل آن به يك روابط عمومي مجيزگو و پاچه خوار براي دولت بوده است كه البته مدير ايرنا از آن به "پوسته شكني" و "حضور بانشاط و موثر" ياد كرده است.بهداد در توجيه عملكرد خود در كلامي گهربار فرموده است: "نظاره‌گري و عافيت‌جويي از رسانه‌اي که بايد دست بزن نظام باشد قابل قبول نيست."(+)

۱۳۸۸ مهر ۲۷, دوشنبه

مو لای درز آمار ما نمی رود

حضرات هر لحظه آمار تازه ای از خودشان در می کنند! اقلاً آمارهای ساختگیشان را با هم هماهنگ نمی کنند که ملت سرگردان نشوند. البته ما به این تناقضات آماری در صنعت و اقتصاد و تولید و...عادت کرده ایم اما جان آدمیزاد که دیگر شوخی بردار نیست!
یکیشان می­گوید که کشته های آشوبهای اخیر انگشت شمار است! یکیشان می­گوید که تنها چند نفری کشته شده اند که آن چند نفر هم از طرفداران دولت بوده اند یا کسانی بودند که به خرید می رفته اند! یکیشان می­گوید که 27 نفر کشته شده اند که 20 تا از آنها بسیجی بوده اند. یکیشان می­­گوید هیچ کس در زندانهای ما و در کهریزک کشته نشده است. یکیشان می­گوید تنها چند نفر در کهریزک مرده اند که آن هم در اثر ابتلا به مننژیت بوده نه چیز دیگر. یکیشان می گوید دیدید که یک ترانه موسوی ساختگی برایتان درست کردیم تا نشان دهیم که زنده است؟ پس بدانید که همه دهها کشته ای که شما می گویید زنده اند!
امروز هم وزیر ارشاد مستعفی دولت نهم -که بعد از عمری عضویت در توپخانه کیهان، یادداشت امروزش در این روزنامه را به عنوان نویسنده مهمان درج کرده است(!)- در سخنرانی کیهانانه ای در دانشگاه تهران آخرین آمار را به شرح زیر اعلام فرموده اند:
از 40 نفر کشته‌شدگان پس از انتخابات، 10 نفر از آنان بسيجي و 20 نفر ديگر مردم مظلومي بوده اند که گرفتار حادثه‌سازي آدم‌هاي فتنه‌گر شدند(+)
شما را به خدا حداقل در یک عدد به توافق برسید تا ملت بدانند چه خبر است. (البته خدا به آقای صفار خیر بدهد که تلویحاً حداقل 10 نفر از کشتگان را متعلق به موج سبز دانسته اند)

۱۳۸۸ مهر ۲۶, یکشنبه

رسانه ماییم، توقیف نمی‌شویم


ایران را به بزرگترین زندان روزنامه نگاران در جهان تبدیل کرده اند. بلافاصله بعد از کودتا، بسیاری از خبرنگاران خارجی را از کشور اخراج کردند و قلم­داران و روزنامه نویسان داخلی را حبس کردند. انجمن صنفی روزنامه نگاران را پلمپ کرده اند. چندین روزنامه را توقیف کردند و به طور خاص دو روزنامه "اعتماد ملی" و "کلمه" یعنی دو ارگان نامزدهای معترض به کودتا را تحمل نکردند. انواع فشار و سانسور و اختناق را بر معدود روزنامه های باقیمانده وارد می کنند. با هر نوع جریان آزاد اطلاع رسانی مقابله می کنند که فیلترینگ سایتها و پارازیت انداختن روی شبکه های ماهواره ای روشن ترین آنهاست. ترکیب جدید هیأت منصفه مطبوعات را بیش از گذشته یکدست و اقتدارگرا تعیین کردند....
با همه اینها، حالا می خواهند شانزدهمین نمایشگاه مطبوعات را برگزار کنند!
ما سبزهای سبز اندیش سبزپوش همه با هم در زمان افتتاح این نمایشگاه صوری و مضحک گرد هم می آییم تا اعلام کنیم که "رسانه ماییم، توقیف نمی‌شویم"
زمان: سه شنبه 28 مهر ماه ساعت 15 ، مکان: تهران، مصلی امام خمینی (ره)

بام ایشان دو هوا دارد

اقتدارگرایان در ایران به خوبی، به کرات و به شدت نشان داده اند که به یک بام و دو هوا ایمان دارند، برایشان هدف وسیله را توجیه می کند و شتر سواری به سبک دولا دولا را هم خوب بلدند.
دین، عدالت، انسانیت، مهرورزی، آزادی ... اگر برای آنها باشد خوب است و اگر از منظر آنان بنگری به وفور در ایران رواج دارد ولی اگر این چیزها در حیطه منتقدانشان باشد، پیف پیف چه بوی بدی می دهد و چقدر توطئه اجانب در آن دیده می شود و حتماً دست ایادی استکبار در کار است.
در تازه ترین نمونه این تبعیض در نگرش، می توان به بحث ملس "رابطه با آمریکا" اشاره کرد. فرض کنید در همسایگی یک جوان ایرانی -که البته با یکی دو اصلاح طلب سلام و علیکی هم داشته است-، فردی زندگی کند که در حیاط خانه اش حیوان خانگی نگهداری می کند که اسمش را اهل خانه به مزاح "آمریکا" نهاده باشند. همین قدر نزدیکی به "آمریکا" برای توپخانه "کیهان" کافی است تا در بوق بدمد که: آی ایها الناس! دیدید این اصلاح طلبها دنبال نزدیکی به آمریکا هستند؟ بگیرید و حبسشان کنید این وطن فروشها را!
حالا دولت نهم و دولت بعد از آن که هر سال مسافر آمریکا بوده اند و در عراق هم با آمریکا بر سر میز مذاکره نشسته اند و رییس دولت اول تا آخر سخنرانی های بوش و اوباما در سازمان ملل را کاملاً بلعیده است و درخواست گفتگو با آنها داشته است و ... و به تازگی هم در بحث شیرین هسته ای هر تعارفی را کنار گذاشته و رسماً وارد مذاکره با شیطان بزرگ شده اند(!)، از نظر اصولگرایان محترم پاک و منزه هستند.
همگی در این چهارساله به تحسین و تمجید این مذاکرات و التماسها برای مذاکره پرداخته اند و این آخری را هم "پیروزی شکوهمند ژنو" لقب داده اند.
توپخانه کیهان هم آتش و شدت و حدت خود را کنار گذاشته و بعد از ده روز تنها انتقادی یواش(+) را نصیب احمدی نژاد کرده که: عزیز دل برادر! جلیلی در ژنو مذاکره نکرده، فقط چهل دقیقه تعارف کرده(!).

كلمات قصار:

محمدكاظم انبارلويي (سردبير روزنامه رسالت و عضو هيأت موتلفه اسلامي): وابستگي موسوي، خاتمي و کروبي به بيگانگان و منافقين محرز است.
وي گفت: ترانه موسوي يک فرد نبود بلکه او ترانه اي برخاسته از موسوي بود که قصد داشت کشور را به آشوب بکشاند. (+)
(عجب شعري گفته اين مم كاظم )
جلال الدين فارسي (كانديداي ناكام اولين دوره رياست جمهوري): موسوي و کروبي بهره اي از اسلام شناسي نبرده اند.(+)
(احسنت به فتواي اين اسلام شناس افغاني الاصل!)
حميدرضا ترقي (عضو شوراي مركزي هيأت موتلفه اسلامي): موسوي خوييني‌ها مديريت کودتاي مخملي را بر عهده داشته است.
ترقي گفت: مي توان از موسوي خوييني‌ها به عنوان عنصر اصلي هدايت آشوب‌هاي اخير ياد کرد و معتقدم که محمد خاتمي؛ مير حسين موسوي و مهدي کروبي ازسوي موسوي خوييني ها هدايت مي شوند.(+)
(چه ميكنه اين موسوي خوئيني‌ها! يه تنه تونسته اغتشاشات ميليوني درست كنه؟!)
جابر قلي‌يان (كارشناس مذهبي): نمازآيات حتي در صورت عدم احساس زلزله واجب است.(+)
(اونايي كه از زلزله سبز روز قدس به خودشون لرزيدن و از الآن براي سيزده آبان لرز به تنشون افتاده، نماز آيات رو فراموش نكنن لطفاً)

اشك تمساح


"در صورتي كه ندا آقاسلطان بر اثر دسيسه دشمنان كشته شده باشد و دستگاه‌هاي ذي‌ربط امنيتي تاييد كنند تحت پوشش بنياد شهيد قرار مي‌گيرد تا خسارت وارده جبران شود."
اين خبري است كه خبرگزاري ها از قول زريبافان (باجناق احمدي نژاد و رييس بنياد شهيد و امور ايثارگران) نقل كرده اند. اين بازي را انگار سر تمام شدن نيست. دختر معصوم را از نعمت حيات محروم و خانواده اش را داغدار كردند و هر روز سازي برايش كوك مي كنند.
يك روز فرمودند كه خبرنگار اخراج شده بي بي سي قاتل او بوده است و خواسته تا با تهيه تصوير از يك قتل در خيابان به شهرت برسد. ديگر روز گفتند كه مخالفان نظام و اغتشاشگران خياباني او را كشته اند و امام جمعه تهران (آيت الله خاتمي) دليل آوردند كه نظام در كوچه خلوت كه كسي را نمي كشد، دستگير مي كند! روز ديگري به كلي قتل او را انكار كردند و گفتند در يكي از كشورهاي دوست او را جسته ايم. وقتي كارت شناسايي ضارب او روي سايتها قرار گرفت، باز قتلش را به گردن اجانب انداختند و دكتري را كه بر بالاي سرش حاضر شده بود تحت تعقيب اينترپل اعلام كردند. فردايش كه پليس بين الملل گفت چنين كسي تحت تعقيب ما نيست، گفتند اصلاً چرا به ندا گير داده ايد؟ چرا قتل مروه شربيني مصري را كسي پيگيري نمي كند؟...
حالا در آخرين اظهار نظر، مقدمات اعلام نام او به عنوان يكي از شهداي نظام فراهم شده است!
اين از خصوصیات يك حکومت توتالیتر است که همه چیز را به نام و كام خودش مصادره مي كند.

۱۳۸۸ مهر ۲۵, شنبه

تبیین می فرماییم

تهدید فرمودند: جناب شیخ احمد جنتی که روز گذشته امامت جمعه تهران را برعهده داشتند، در خطبه های نماز با ابراز نگرانی از احتمال حضور معترضین به انتخابات اخیر در راهپیمایی روز سیزده آبان، خواستار شدت عمل در برخورد با این گروه شدند. ایشان افزودند: "کسانی که مهره دست دیگران هستند و نقشه هایشان در مراسمی مانند روز قدس خنثی شد، در این مراسم نیز بی نقشه نیستند هرچند می دانند این بار هم نقشه هایشان نقش برآب خواهد شد".(!)
تنبیه فرمودند: حضرات زورمدار، بعد از کلی بگیر و ببند و اعتراف خوانی از سوی جانباز اصلاحات -سعید حجاریان- و نگهداری صد روزه او در زندان، حکم تنبیهی او را چنین صادر کردند: 5 سال حبس تعلیقی.
تسکین فرمودند: سیدمحمد خاتمی رییس جمهور محبوب دوران اصلاحات، در پیامی به کسانی که زادروزش را تبریک گفته بودند، باز کمی مایه آرامش خاطر شد و گفت: قهرمان راستین کسی است که مردم را قهرمان بداند.
تحذیر فرمودند: محجوب که نمایندگی مردم تهران در مجلس را برعهده دارد در هشداری نسبت به اجرای عجولانه و ناآگاهانه لایحه هدفمند کردن يارانه‌ها گفت که با اجرای این لایحه تورم سه رقمی می‌شود. (خداوند خلق را ترحیم بفرماید)
تسهیل فرمودند: شیخ مهدی کروبی فرزند احمد در پاسخ به رجزخوانی های مخالفانش که مدام او را به دادگاهی شدن تهدید می کنند، کارشان را آسان کرد و با خرسندی گفت: "بنده به شدت از این اتفاق استقبال می کنم تا اگر در این سال ها به خاطر برخی ملاحظات مطالبی را بیان نکردم، به تفصیل و با ارائه جزئیات آن را مطرح کنم."
ترخیص فرمودند: جناب پوتین که در اجلاس شانگهای حاضر شده بودند و رسانه های حکومتی ایران با خوشحالی از دیدار قریب الوقوع ایشان با معاون اول احمدی نژاد خبر می دادند، -به دلایلی که بر ما نامعلوم است- از این دیدار سر باز زدند و جناب رحیمی را از شانگهای بی ملاقات به تهران ترخیص فرمودند.
تکریم فرمودند: آقای رییس دولت بعد از نهم، با حضور بر مزار لسان الغیب در شیراز به ایشان ادای احترام کردند اما گویا یادشان نبود که حضرت حافظ فرموده است: یا رب این نودولتان را بر خر خودشان نشان!
تکذیب فرمودند: رسانه های حکومتی که به هر ابزاری برای خبرسازی های بیهوده متوسل می شوند -که شرحش مفصل است- این بار اعلام کردند که فاطمه معتمد آریا در پی ممنوع الخروج شدن، در به در به دنبال ملاقات با احمدی نژاد است. در حالیکه این خانم بازیگر قاطعانه چنین خبری را تکذیب کرده و گفته من هیچ درخواستی از هیچ مقامی نداشته ام.
تصدیع فرمودند: این خانم آجورلو که با ماجرای پالیزدار خدمات فراوانی به احمدی نژاد کرده است، بدجوری سرش بی کلاه مانده؛ اجازه وزارت که نیافت، حالا دلش به استانداری البرز خوش شده بود که از آن هم با نظر آیت الله صافی گلپایگانی مبنی بر نفی استانداری زنان، بی نصیب ماند. زبان حال حامیانش این است که بیش از این تصدیع نفرمایید تا این طفلک مکرمه هم به مقامی نایل آید!
تکمیل می فرماییم: تهران لرزید. زلزله ای 4 ریشتری جنوب تهران (شهر ری) را لرزاند. از هرگونه ارتباط این زمین لرزه با دولت کودتا یا جنبش سبز خبری در دست نیست.

۱۳۸۸ مهر ۲۴, جمعه

همه مردان رئیس جمهور

سخنی هست از امام علی(ع) که فرموده اند: انسان را از دوستانش و کسانی که با آنها رابطه دارد می توانی بشناسی.
شگفت که این سخن امروز بیش از هر زمان دیگری روی نمایانده و حضورش کاملاً احساس می شود. روزی نیست که حرف و سخن تازه ای از اطرافیان احمدی نژاد نشنوی. انگار که هسته گزینشی ویژه ای این افراد را دست چین کرده و از شرایط خاص ارتقا در این سیستم و نزدیکی به رئیس دولت، همین مورد دار بودن اینان است.
مشایی که از دوستی با اسرائیل و پایان اسلام گرایی می گوید، کردان بعد از آن افتضاح و آبروریزی سر مدرک تحصیلی، زیردستانش را سگ خطاب می کند، رحیمی که احمدی نژاد را در حد و اندازه پیامبر خاتم دانسته بود، امروز در کسوت معاون اولی رئیس جمهور با مشکل کردانیسم روبرو است و البته دانشجو که قرار است مدیر و الگوی اهل علم کشور باشد، محرابیان که سرقت طرح اتاق امنش افشا شد، بهبهانی که هم سلوک و اخلاقش مورد سوال است و هم دزدیهای علمی اش، محصولی که روی اشرافیگری را سفید کرده، مولانا که تابعیت آمریکا را دارد و برای دریافت این تابعیت سوگند خورده تا علیه منافع ایالات متحده قدمی بر ندارد و اینک به عنوان مشاور دوشادوش احمدی نژاد حرکت می کند، و... حالا هم که جناب کلهر.
هر دم ازین باغ بری می رسد.
مردان کوچک را بر کارهای بزرگ گمارده اند وانتظار پیشرفت دارند.

۱۳۸۸ مهر ۲۳, پنجشنبه

۱۳۸۸ مهر ۲۲, چهارشنبه

رسم ایشان دروغ است

دیگر همه کسانی که کمی -و فقط کمی- فکر می کنند و مغز خود را دربست در اختیار رسانه میلی قرار نمی دهند، به حضور پر رنگ عنصر "دروغ" در میان چهره های دولت نهم و دولت بعد از آن ایمان آورده اند.
رییس دولت که در دروغ پردازی به چنان تبحری رسیده است که به قول مهندس موسوی می تواند در برابر چشم میلیونها انسان، سفید را سیاه بداند و روز را شب!
وزیرانش که از جعل مدرک تحصیلی گرفته تا سرقت مقالات علمی به درجه استادی رسیده اند و همه چهره های طرفدارش به بالاترین درجات ریا، تزویر، فریب و دروغ دست یافته اند آنچنان که فقط ذکر فهرست وار دروغگویی های آنان مثنوی هفتاد من کاغذ خواهد شد.
حالا در تازه ترین دروغ فاش شده، مشاور اوست که نه به مخالفان بلکه به همسر خود (!) دروغ بسته است. (متن گفته ها) مهدی کلهر -که این روزها حضور دخترش در قامت یک فیلمساز معترض به مسایل داخلی کشور در جشنواره ای خارجی موجب ناراحتی او و همفکرانش شده است-، در توجیه این نافرمانی دخترش گفته است که من از او بی خبرم چون از مادرش جدا شده ام و او با مادرش زندگی می کند و البته دلیل جدایی خود از همسرش را مخالفت او با احمدی نژاد عنوان کرده است!
حالا همسر او جوابیه ای به خبرگزاری مهر داده است که به هزار و یک دلیل من از ایشان جدا نشده ام و هیچ ضدیتی هم با احمدی نژاد ندارم و متعجبم از این همه دروغی که نثارم شده است! (متن گفته ها)
جناب کلهر یک افاضه فیض دیگر هم داشته اند و آن اینکه رفتن دخترشان به خارج از کشور و اظهار نظر علیه حاکمیت را نشانه وجود آزادی در ایران است!
برای افشای این دروغ دیگر نیازی به مدارک همسر و دختر ایشان نیست که افکار عمومی خود بهترین قاضی است. مردم شاهد بوده اند که در دادگاه های کذایی، گرفتن عکس از تجمعی و یا ارسال ایمیل هم از جرایم خطرناک اعلام شد و هنوز جگر گوشه هایشان ساکن زندانند.
نمونه تازه می خواهید از وجود آزادی در کشور؟
جعفر پناهی (کارگردان بنام ایرانی) هم به جرم سبز اندیشی ممنوع الخروج شد.

نحسی 13 برای کیست؟

وقتی مغازه ای با انبوه مشتریان مواجه شده آنچنان که صفی طویل در برابرش ایجاد شده است، اگر صاحب کالا و مغازه باشی، احتمالاً قند توی دلت آب می شود که: "به به چه پولی دارد به جیبمان سرازیر می شود"! و اگر یکی از مشتریانی باشی که باید مدتها در صف به انتظار بمانی، لابد مدام بر بخت بد خود لعنت می فرستی.
وقتی باران سیل آسایی از آسمان می بارد، اگر کشاورز باشی سجده شکر به جا می آوری و خدا را به خاطر فرو فرستادن باران رحمتش سپاس می گویی و اگر سفالگری باشی که میخواهی کاسه و کوزه هایت را به امید خشک شدن در آفتاب قرار دهی، به زمین و زمان بد و بیراه می گویی که این چه وقت باریدن بود؟!
این ور میز با آن ور میز بودن، این ور میله ها یا آن ور میله ها بودن، این ور مرز بودن یا آن ور مرز بودن، پایین بودن یا بالا بودن، ... در نگاه ما به سعد و نحس وقایع تأثیر دارد.
حالا حکایت عدد سیزده است که در آبان ماه پیش رو از همین حالا به نحوستی برای بالادستی ها تبدیل شده است. چنین شنیده ایم که سیزده نحس است اما برای چه کسی؟ برای مردمی که دنبال بهانه ای هستند تا فریاد حق طلبی خود را بر غاصبان و جائران فرو آورند یا برای سارقان رأی و خواست مردم که از هر صندای آزادیخواهی می هراسند؟
این سیزده بیش از همیشه نحسی خود را به رخ می کشد اما نه برای مردم که برای غاصبان حق مردم.

گاف خبرگزاري فارس


خبرنويسان خبرگزاري غالباً دروغ پرداز فارس احتمالاً معنای "سونامي" را نمي دانند كه اينگونه به بخشي از دولت غيرمنتخب نيش زده اند!
اين خبرگزاري چنان كه مي بينيد در گزارشي كه به تغييرات و انتصابات جديد در وزارت بازرگاني اشاره دارد، بي توجه به آنكه "سونامي" مفهوم ويرانگري و تخريب را با خود به همراه دارد، از اين عبارت استفاده كرده است!
البته قابل ذكر است كه اين تغييرات چندان هم درخور توجه نيستند و آدمهايي از درون خود وزارت بازرگاني دولت نهم با چند جابجايي مختصر براي بخشهاي ديگري از همين وزارتخانه در دولت بعد از نهم منصوب شده اند!

سيزده آبان را هم قلب کرده اند

وحيد جليلي كه برادر سعيد جليلي (دبير شوراي عالي امنيت ملي) است و خود را اهل رسانه و دين و سياست مي داند، در اظهارنظري گفته است كه بايد حسن خميني را سر جايش نشاند.
وي كه از همراه نشدن بيت امام با جريان ضد اصلاحات خشمگين است، گفته كه امام عليه نظام شاهنشاهي قيام كرد که بساط ولیعهدی را براندازد.
عصبانيت و خشم رأي دزدان و غاصبان كرسي رياست جمهوري و طرفدارانشان به جايي رسيده كه هر واقعيتي را قلب مي كنند و همه چيز را وارونه جلوه مي دهند. نمي گويند كه امام عليه آنچه ديكتاتوري، تفرعن، طاغوت، خوانده مي شد اعتراض كرد و با زورگويي مخالف بود. آنها فقط به وليعهدي اشاره مي كنند چون با نوه امام سازگاری ندارند.
يك نمونه آشكار از قلب ماجراها را در سالروز سيزده آبان نظاره خواهيم كرد.
گروهي از دانشجويان پيرو خط امام فريادهاي فروخفته خود عليه امپرياليسم را در تسخير سفارت آمريكا بيرون ريختند و گروهي به نقد آنان پرداختند.
امروز آن دانشجويان به هزار و يك انگ و برچسب متهمند و آن منتقدان، دايه هاي مهربانتر از مادر شده و پرچم مبارزه با آمريكا در دست گرفته اند.
آن دانشجويان يكي شان محسن ميردامادي است كه امروز در زندان است و ديگرانشان همه يا زنداني اند، يا دور از وطن و يا در گوشه اي محروم از هر مزيتي!! و منتقدان ديروزشان امروز در نقش كاسه هاي داغتر از آش شاكي و قاضي پرونده هاي آنانند!
سيزده آبان امسال بياييد خالقان آن رويداد را از ياد نبريم.

۱۳۸۸ مهر ۲۱, سه‌شنبه

انبوه نمازگزاران به مقتدايشان در نماز عيد اقتدا كردند!

به سلامتي و ميمنت و مباركي، سومين جشنواره و نمايشگاه رسانه هاي ديجيتال هم كه در مصلي امام خميني تهران برگزار شده بود پايان يافت.
هنوز اين نمايشگاه تمام نشده، بنرها و پوسترهاي جشنواره مطبوعات را دارند در سطح شهر نصب مي كنند كه محل برگزاري آن هم مصلي تهران ذكر شده است.
حتماً مي پرسيد خب كه چي؟ هيچي فقط يك سوال براي آدم پيش مي آيد كه مگر مصلي نياز به تعميرات نداشت؟ مگر نگفته بودند كه نمي تواند پذيراي مردم باشد؟ مگر نگفتند كه دليل تغيير مكان محل برگزاري نماز عيد فطر همين مسأله بوده است؟ جالب بود كه مراسم شب احيا در ماه رمضان در مصلي برگزار شد. نمايشگاه بين المللي قرآن هم در همان ايام در مصلي برگزار شد. نمايشگاه رسانه هاي ديجيتال هم در همانجا برگزار شد و نمايشگاه مطبوعات هم قرار است در همانجا برگزار شود! انگار تعميرات فقط منحصر به روز عيد فطر بوده است!
من كه نظري نمي دهم اما زمامداران اين مملكت مردمشان را چي فرض كرده اند؟!

۱۳۸۸ مهر ۲۰, دوشنبه

سرآغاز

تاريخ، شوخ و شنگ تر از شوخي است.
تاريخ را،
خيل مورخان كودن دست آموز،
دروغ نوشتند.
زيرا عليقشان،
عمري حواله به اصطبل شاه بود.
اين تاريخ سرشار از شوخي و طنازي، انگار اين روزها در ايران ما بيشتر و پرشتاب تر از گذشته مي شنگد.
انتخابات رياست جمهوري دهم، به انتصابات بدل شد. كودتاچي، اصلاح طلب را كودتاگر و انقلابگري مخملين خواند. جاي شاكي و متهم عوض شد. خط بندي ها و صف بندي ها دگرگون شدند. همه چيز قاطي پاتي شد. بچه ها قد كشيدند و بزرگ شدند. جوانها پير شدند و با تجربه. فصلي ديگر نوشته شد.
اين شوخي پرشتاب تاريخ را مورخان حكومتي يا آنانكه بيرون از حلقه فعالان سبز هستند، راويان درستي نخواهند بود. ما ميخواهيم بنويسيم. براي خود، براي شما و براي ثبت در تاريخ اين سرزمين. از هرچه ديده ايم و ميبينيم. از آنچه جاي جاي اين ديار رخ مي دهد. از آنچه بر فرهنگ و تاريخ و ادبيات و اقتصاد و…. ما مي رود. امروز را مي نويسيم.
با ما همراه باشيد